محل تبلیغات شما
پریشب بگین چه خوابی دیدم
دیدم دارم تو خیابون راه میرم
که یه دختر اومد بهم گفت
خانم میشه من رو ببرین همچین جایی
گفتم مگه من حوصله دارم یه بچه یتیم رو ببرم
با چشمای نمیدونم چجورری نگاه میکرد میگفت لطفا
گفتم خیلی خوب بیا برم
همینجور که داشتیم میرفتیم دازای و چویا رو دیدم 0_0
چویا تصادف کرده بود و دازای بالا سرش داشت یه عالمه حرف میزد و غر غر میکرد
منم همینجوری بالا سرشون داشتم هارهار میخندیدم XD
همه هم داشتن همینجوری نگاه میکردن و فیلم مگرفتن
(نکته: قبل خواب با خودم گفتم شب خواب اکوتاگاوا و فیدورو ببنم نمیدونم چی شد این دوتا رو مخ رو دیدم)
هیچی از اخر عصابم خورد شد گفتم به جای فیلم گرفت هد اقل به امبولانس زنگ بزنن
هیچ کس هم جواب نداد و همینجور فیلم میگرفت
 با خودم گفتم خدایاااااااااااا چرا اینا اینجورین 
خودم زنگ زدم به امبولانس هنوز نیومده بود باز دختره گفت
خانم نمیرم 
گفتم خیلی خوب تو چرا صبر نداری
هیچی تو راه کل کل داشتیم و به طرف مقصد میرفتیم
که یه پارک دیدم
سلنا هم توش بود داشت تاب میخورد 0_0
گفتم تو کجا اینجا کجا
گفت هیچی اومدم تاب بخورم تو کجا میری
گفتم خوب راستش دارم یه بچه.
نگاه کردم به پشت سرم دیدم نیست گفتم بچه بچه
سلنا گفت ولش کن بیا یکم تاب بخور
گفتم بابا من سرم درد میگیره نمیتونم
هیچی نمیدونم چیشد که سوار شدم همچین تابی خوردم که نگو
تا اسمون رفتم بعد با کله خوردم زمین
سرم همچین درد میکرد
دختره گفت خانم باز که وایسادیم نمیرم
گفتم اَه تو هم گر اورد ها فکر کردم خودت  تکی رفتی
دختر گفت نه رفتم یه دوری زدم بیاین بریم نزدیکه
گفتم خیلی خب بریم
رسیدیم به یه خرابه یه خونه خراب
گفت همینجاس
گفتم چی اگه جن و پری داشته باشه چی
گفت نمیدونم مربی یتیم خونه همه ی دختر هارو میفرسته اینجا امروز هم نوبت من بود
دو بار پلک زدم گفتم چی.اینجا 
همینجوری که داشتم حرف مزدم به پشت سرم نگاه کردم یه صدایی اومده بود
گفتم خیالات برم داشته گفتم خب دختر بیا برگردیم
دختر باز غیلش زده بود
گفتم خیلی خب رو مخ خانم بالاخره رفت منم برم یه بستنی بخورم
رفتم باز دازایی رو دیدم همینجوری نشته بود داشت گریه میکرد
گفتم مرد پاشو چیکار میکنی ها 
مگه از چویا بدت نمیومد
خب اره بدم میومد ولی نمخواستم که ببیره
اره اون من بودم که وقتی از مافیا اومد بیرون زیر ماشینش بمب گذاشت
همون لحظه از خواب بیدارم شدم

ببینید من چه خوابایی میبینم 
هالا نظرتون راجب این خواب عجیب چیه
اون دختره واقعا کی بود

^_^


خل و چل های عالم

mmd بانگو..ته خندنXD

نویسنده جدید وارد میشود

حالت های بانگو *-* (فان)

یه ,رو ,تو ,گفتم ,هم ,خواب ,رو دیدم ,به پشت ,تو کجا ,خواب عجیب ,نگاه کردم

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Ada's page Gloria's site camamasco burgreehamplo 313 یاران خورشید - سلماس tiomapipi world-melisa rattsetznohar Aurora عاشقـــــــــــــانه