محل تبلیغات شما

سگ های ولگرد بانگو



واییییییییی خداااااا
mmd بانگو خیلی خفنههههه

وایییییی این اولی فقط
یعنی واقعا اینا هم رد دادنا
این اولی رو حدود 300 بار دارم میبینم
خیلی خوبههههه خدایاااااا


جررررررررررر این دومی توی مدرسه ست
اینم خیلی خوبهههه*-*
واییییی یعنی اختلاف قدی دازای و چویا تو حلقمXD
اکو رو نیگااخه عجقم حالش بد شدT-T


اینم یکی دیگه
این خیلی خوب نی فقط دابسمش دازای و چویاش خوبه^^
خودا*^*


بازم بود ولی این 3 تا قشنگ تر بودن*-*
بعدا عکس هاشون هم میذارم^^
نظر بدهید حتمامن اینجا در افق منتظرمXD




( نویسنده جدید وارد میشود ) 
چیوااااااااااااا
نویسنده جدید هستم 
اسمم سیلوره 
عاشق انیمه سگ های ولگرد بانگو 
کراشام در این انیمه دازای و چویا و نیکولای هستند ( نیکولای تو مانگاشه *-*)
بنده اوتاکو تشریف دارم 
و دنبال دوستای اوتاکو مثل رینبو جان میگردم 
عاشق دوستای جدیدم 
چه اوتاکو چه غیر اوتاکو 
پس بیاین با هم دوست شیم
جانه ^-^


خببببب بنده باز اومدم XD
اول بزارید مختون رو بخورم XD
یک چیزی آوردم که نمد چیست ؟. XD
ولی من میگم حالت های دازای ، یکیدا و آتسوشی XD
فعلا همینا رو پیدا کردم XD
اگه باز پیدا کردم میزارم باز .-.
حالت های دیوانه وار دازای XD
حالت های آتسوشی XD فقط بالایی منو کشته . همونی که انگار داره نقشه های شیطانی می‌کشه XD
حالت های ، یکیدا ، دازای و آتسوشی XD
تا پستی دیگر بای بای تا های های XD

سلام علیکم بر شما بازدید کنندگان گل گلابXD

خیلی وقت پیش از اینا پیدا کردم تقریبا میشه گفت از تمام کاراکترای بانگو و ماهی هیرو اکادمی و ی چندتا انیمه دیگه
الا خونه تنهامبی کار بودم سه تا از اونایی که کنجکاو بودم رو ترجمه کردم
با دیکشنری انلاینXDپ ممکنه خیلی غلط داشته باشها گفته باشمXD
بعد از هر کاراکتری میخواید بگید براتون بذارمالبته بعضی ها نیست از کاراکترا
من مال فیودور رو خواستم نبود ایش=-=

وایییی چویاااااXD
فقط بلده کاپ نودل درست کنه خداXD
لعننی چویا چقدر با احساسهیعنی احساساتشو بروز میدهاکوی من کلا درونگرا ستXD

واسه رانپو نمیدونم چی بگمی جورایی هیچی نفهمیدمXD
رینبو جانادای رانپو رو در اوردن خوش بگذرهXD
عه تو کیف پولش فقطXD

ووووووو
و
و
و
مال عجق من*^*
اکوتاگاواااااا
وایییییی نفسسسسس
آی خدااااا الا که غش کنم
صبحا برام چایی بیار*^*بریم گالری هنر*^*
به توجه زیاد نیاز داره؟=-=برادر همینقدر بست نیست که دارم بهت توجه میکنم؟XD
اوهههه کلی حرف برا این اخری دارمممم
ولی نوموگمXD
فقط اینکه
مرینت رو دیدین دیگه؟من کلا سر اکو عین اونم*-*  XD

ببخشسد خواستم از اتسوشی و یکیدا و بقیه هم بکنم ولی سر این سه تا هم پدرم در اومد
بعدا میکنم.
تا درودی دیگر بدرودXD

یچوااااا
یو مینا سان؟ .-.
خب نویسنده محو وب پس از سالیان دور برمیگردد -.-
خب یه چالش آوردم . چالشه 5 تا قسمت بیشتر نیس #-#
***********
خب چالش اول: باید شیپ درست کنید ;)از این شخصیت ها که میگم + شخصیت خودتون و کراس بانگوییتون:
واندا+آکوتاگاوا=
کاملیا+رانپو=
لیرا+آتسوشی=
وایت+چویا=
آماندا+دازای=
سلنا+یکیدا=
و اوسی خودتون و کراشش توی نظرات هم بگید بهم *-*
************
اینم از چالش دوم :
من ازتون چندتا سوال میپرسم و شما صادقانه پاسخ بده XD
1- کراشت توی سگ های ولگرد بانگو کیه؟
2-دلیل اینکه روس کراش داری چیه؟
3-لقبی که روش میزاری چیه؟
4-چه آرزویی براش میکنی؟
********
چالش سوم:
خب این چالش عکس یابیه *-*
باید یه عکس دست جمعی خوشگل مشگل XD از شخصیت های بانگو که الان میگم پیدا کنی
1-آکوتاگاوا 
2-رانپو 
3-آتسوشی 
4-دازای
5-یکیدا 
********
چالش چهارم=امتحان XD
خب من الان ازتون امتحان میگیرم XD اینم سوالاتش:

1-دلیل اینکه دازای از مافیا بیرون اومد چیست؟
2- آتسوشی چندسالشه؟
3-اگه تو توی انیمه سگ های ولگرد بانگو بودی . دوست داشتی تو مافیا باشی یه آژانس؟
4-اگه کیوکا موهاش رو خرگوشی پایین ببنده خوشگل تره یا رو به بالا؟XD
******
چالش پنج :
یه عکس و پروفایلی از کراش بانگویت بساز XD
بساز ببینم چجوری میسازی؟
*****
خب بچه ها *-*
این چالش ها همش تو یه روز نیستا!
الان میگم بهتون 
چالش اول مال امروزه 
چالش دوم مال فردا 
چالش سوم مال پس فردا 
و
یعنی هر روز یه چالش رو انجام بدید *-*
و اینا جایزه داره ها *-*
ولی فقط یه نفر برنده میشه ;(
چالش اول: 
ادیت از اوسی و کراش + عکس پروفایلی از خودت و کراشت + یه میکس از کراشت
چالش دوم: 
یه میکس از کراشت + 5 عکس کمیاب از کراشت
چالش سوم:
ادیت از کراشت و خودت 
چالش چهارم:
5 عکس کمیاب از کراشت
چالش پنج:
یه عکس پروفایلی از خودت و کراشت *-*
جانهـ.

سلام گلای تو خونهXD
بعد از قرنی بازگشتمXD
براتون فت بانگو اوردم که البته فک کنم همرو دیده باشید:/
عجبببب:/
Related imageRelated imageRelated imageRelated imageRelated imageRelated imageاین دوتا بالایی چرا اینجورین؟XDیا میگه کتنفره یا میگه دوباره همو ببیننXDRelated image
اقا هرکی کتابشو پیدا کرد به منم بگه:/


سلام
خوبید 
خندونید 
من که از خنده زیاد دلم درد گرفته 
یه فیلم اوردم ته خندس 
برای دیدن و . 
ببخشید ببخشید 
عالیهههههههههههه
من برم تا نترکیدم از خنده 
بای


پریشب بگین چه خوابی دیدم
دیدم دارم تو خیابون راه میرم
که یه دختر اومد بهم گفت
خانم میشه من رو ببرین همچین جایی
گفتم مگه من حوصله دارم یه بچه یتیم رو ببرم
با چشمای نمیدونم چجورری نگاه میکرد میگفت لطفا
گفتم خیلی خوب بیا برم
همینجور که داشتیم میرفتیم دازای و چویا رو دیدم 0_0
چویا تصادف کرده بود و دازای بالا سرش داشت یه عالمه حرف میزد و غر غر میکرد
منم همینجوری بالا سرشون داشتم هارهار میخندیدم XD
همه هم داشتن همینجوری نگاه میکردن و فیلم مگرفتن
(نکته: قبل خواب با خودم گفتم شب خواب اکوتاگاوا و فیدورو ببنم نمیدونم چی شد این دوتا رو مخ رو دیدم)
هیچی از اخر عصابم خورد شد گفتم به جای فیلم گرفت هد اقل به امبولانس زنگ بزنن
هیچ کس هم جواب نداد و همینجور فیلم میگرفت
 با خودم گفتم خدایاااااااااااا چرا اینا اینجورین 
خودم زنگ زدم به امبولانس هنوز نیومده بود باز دختره گفت
خانم نمیرم 
گفتم خیلی خوب تو چرا صبر نداری
هیچی تو راه کل کل داشتیم و به طرف مقصد میرفتیم
که یه پارک دیدم
سلنا هم توش بود داشت تاب میخورد 0_0
گفتم تو کجا اینجا کجا
گفت هیچی اومدم تاب بخورم تو کجا میری
گفتم خوب راستش دارم یه بچه.
نگاه کردم به پشت سرم دیدم نیست گفتم بچه بچه
سلنا گفت ولش کن بیا یکم تاب بخور
گفتم بابا من سرم درد میگیره نمیتونم
هیچی نمیدونم چیشد که سوار شدم همچین تابی خوردم که نگو
تا اسمون رفتم بعد با کله خوردم زمین
سرم همچین درد میکرد
دختره گفت خانم باز که وایسادیم نمیرم
گفتم اَه تو هم گر اورد ها فکر کردم خودت  تکی رفتی
دختر گفت نه رفتم یه دوری زدم بیاین بریم نزدیکه
گفتم خیلی خب بریم
رسیدیم به یه خرابه یه خونه خراب
گفت همینجاس
گفتم چی اگه جن و پری داشته باشه چی
گفت نمیدونم مربی یتیم خونه همه ی دختر هارو میفرسته اینجا امروز هم نوبت من بود
دو بار پلک زدم گفتم چی.اینجا 
همینجوری که داشتم حرف مزدم به پشت سرم نگاه کردم یه صدایی اومده بود
گفتم خیالات برم داشته گفتم خب دختر بیا برگردیم
دختر باز غیلش زده بود
گفتم خیلی خب رو مخ خانم بالاخره رفت منم برم یه بستنی بخورم
رفتم باز دازایی رو دیدم همینجوری نشته بود داشت گریه میکرد
گفتم مرد پاشو چیکار میکنی ها 
مگه از چویا بدت نمیومد
خب اره بدم میومد ولی نمخواستم که ببیره
اره اون من بودم که وقتی از مافیا اومد بیرون زیر ماشینش بمب گذاشت
همون لحظه از خواب بیدارم شدم

ببینید من چه خوابایی میبینم 
هالا نظرتون راجب این خواب عجیب چیه
اون دختره واقعا کی بود

^_^


خل و چل های عالم

سلامی به گرمی کرونا که برا من خوشایند بودهXD

واییییی اینارو از تو روبیکا برداشتم
خیلی خفنهههههبه قمر بنی هاشم کپی کنید حلالتان نمیکنم:/

●خب بریم که داشته باشیمXDمن سر ی جاش به معنایی واقعی کلمه غش کردم از خندههههXD



چویاااا*-*عزیزم.مال چویا از همه بهتره*^*
به کل جهان این خبر داده؟!XD
من همیشه میدونستم رانپو و فوکوزاوا عین پدر و پسرن*-*

دقیقااااا اینجا از خنده مردمسر گینXD
جان من پایین موهای اکو صورتی بوده برا ی هفته؟!XDاصلا تصورش غیر ممکنهXD
میگم اکو برادر نمونه ایه بعد بگید نهXD

و قرنطینه به سبک مای لاووووو*-*
اینجوری اخرشو نگا نکنیداXDمنظورش اینکه نه آرزوی مرگتون رو داره نه سلامتیی چیز کاملا خنثیXD

این به جای اینکه شاد باشه گریه کرده؟!XD

حرفی ندارمXD
این که مرده بودXD
میگم این از گور برگشتهXDکرونا هم دیدXD

ننه*-*فیودوووور*^*
واییییی خداXD
24 ساعته مشت کامپیوتر!XD

فوبیای چویا چیه؟XD 
معرفی میکنم
موری پرستار بچهXD

اینم عین من وحشت داشتXD
ناموسا اونی که مال هیگوچی رو ساخته راست میگهXDبابا از فاز اکو بیا بیرون هیگوچیXDخودم میکشمتاXD
ولی افرین از حال اکو و هرچی راجب به اکو کفتید به منم بگید*-*

آییییئیییی بالاخره تموم شدXD
این چیزا در اینجور مواقع خیلی خوبهباعث شادی روحیه میشه الله وکیلیXD
فعلا بابای*-*


سلام گلای تو خونه
محصل های نمونه
بقیشو خودتون بگید چون
حرفام یادم نمیمونه
.
.
.
خب اومدم یه عکس را بنشونم مخصوص همین فردا
اقا نوموخوامممممممممممممم
فردا باز بریم مدرسه
چرا تابستون انقدر زود تموم شد
خب وراجی کردم
عکس را بنگر


واقعا واقعیت
من همینم که گفت
از دست مشق و تکالیف خستم
زیرا
چون زیرا یگه دلیلی ندارم
شما هام یه دلیلی بگید که ببیم فردا خوش حالید یا نهههه

یچیوا بر همگی 
عکس بانگویی کمیاب اوردم 
کپی صد درصد ممنوع 
حتی با ذکر منبع 
چون من همرو از سایت میارم 
بنگرید 
عه عه زرنگید 
مال رانپو و یکیدا و دازای و چویا و اکوتاگاواو اتسوشی رو هم دارم
به این پست و پست ثابت هر کدوم 20 نظر بدید بذارم 
جانه


سلام سلام
خوبید 
چطورید
یعنی رفتم تو کار ترجمه XD
یه چند تا بانگویی ترجمه کردم 
گفتم بذارم شما هم ببنید 
بنگرید
XXXXXXXXXXXXXXXXXXXD

یعنی سر این مردم و زنده شدم XD

XD
واقعا XXXXXXXXXXXXD
عاشق اینم *----------*
XDDDDDDD
خواهش میکنم کسانی که رو اکوتاگاوا و اتسوشی کراش دارن نریزن سرم
با اینکه کراشام نیستن خودمم خیلی حرص خوردم -_______-

این مینی مانگا پایینیه صفحه اخرش خیلی قشنگه خودم که عاشقش شدم
تمام 
من واسه اینا خیلی زحمت کشیدم پس با نظر دادن خوشحالم کنید ^-^
سایونارا ^-^

سلام و درود بر شما بادXD
چوطورید؟

بالاخره پارت بعدی رو آوردمXD
دلیل اینکه نمیووردم این بیشترش این بود که خجالت میکشیدم•-•
چون به نظرم بد شدXD

وایستا وایستااااااقبل از اینکه بری ادامه مطلب بگو به نظرت چطوری قراره از اکو حرف بکشنXD
اوکی؟
گفتی؟
اگه اره حالا میتونی بری^-^

ننه*^*
این کمیکه خیلی نانازه
نیگا*-*

تابلو بود دست دازایهXD
داداش چویا چرا فکر کرد بعد عمل کرد؟تابلو بودXD
یادتان باشه به کلاه چوچو دست نزنید که عصاب ندارهXD
ولی جدا از اون خیلی ناز بود*-*
دازای املت شدددددXD

بنده داشتم مانند پرنده ای که در اسمان چرخ میخورد ، در پینترست چرخ میخوردم.•-•
که با این عکس رو به رو شدم@-@
ببینید:
نگا نگا نگاااا-_-
نه جان من به قد هاشون نگاه کنید-_-
ببینید چقدر تفاوت دارنXD
مخصوصا با ورژن پسرشون۰-۰‌

چویا بدبخت رو نگاه:///
خودت اصلا با ورژن پسر هم قدت کوتاه بود=\\
حالا ورژن دخترت دیگه واقعا فاجعه به تمام معناست=||||||
اخه.
حتی منه دوازده ساله از این دختر ۲۲ ساله بلند ترمXD
۱۵۵ ام۰-۰
جرررررررررر
اتسوشیییییییی
بزنم خفت کنمممم!!!!!؟؟؟
فقط یک سانتی متررر!!!
فقط یک سانتی متر!!!!
از من بلند ترههه
چرااااا!!!
اها.
ویی سر نوک پاهایش می ایستد و قدش ۱۵۸ میشود*
وجی: تقلب کار=||||
من: ما اینیم دیگه
من بهتون هشدار دادم حواستون بهم باشه من ادم مرموزیمXD
اعععع هم قد اکو شدم رفت:////
جرررررررررز دازای هم قد یوسانوست XD
چرا همه ۱۶۶ سانتی مترن؟XD
اوسی خودمم ۱۶۶ سانتی مترهXD
حالا بگذریمنم
چرا همیشه دخترا از پسرا کوتاه ترن؟=|||||



XDDD 
چویا با اینکه کارش لجبازی بود ولی.
منم بجاش بودم همینکارو میکردمXDDDD
بهترین کار رو کردیXD
اکو رو باش.
یکم از اکو یاد بگیرین لعنتیاXD
نگا چه ساکت و مظلوم سر جای خودشه و داره به وظیفه شدروازه بانی» عمل میکنهXD
اتسوشی رو باش=\\\
اولین باریه که میبینم بعد از تعحب و ترسیدن عصبانی میشهXDDDDDDD
عه.
اون کارت زرده کیه؟؟;/
یکیدا نیست؟@-@
به احتمال ۸۰ در صدی خودش باشهXD

اقا این میهن بلاگ لعنتی واقعا قاطی کرده-_-
همه ی پستام تو این وب پاک شدن-_-
حالا بگذریم.
بنگرید چویا چی یاد دازای داده=/
ای بیتربیت هردو عالم=\\\
شوخی میکنماXD
من خودم اولین کاراکتر مورد علاقم چویا ست پس کسس بهش برنخورهXD*
حالا بریم ادامه=\
خب چویا از همه چی بی خبر-_-
الان دازای کوچولو ازت یادگرفته-_-
اخه چویا جانم.:||
چرا جلو بچه از این کارا میکنی؟!:|‌
بفرما=||||
نگا چه چیز بدی یاد بچه مردم دادی=\\\\
بجا اینکه چیز خوب یاد بدی چیز بد یاد میدی=\\
/(•-•)\









پ.ن:خداییش من به نتیجه شش ساعت جر خوردم از خندهXDDD
و اینکه این پست کلا طنز بود کسی جدی نگیرهXD
قسطم مسخره کردن هم نبود=|
خودمم چویا اولین کاراکتر مورد علاقمهXD
بعد دازایXD
بعدش بقیه اعضا اژانسXD
و بعد از همهXD
نمیدونم چرا تازگیا از این ادمه خیلی خوشم اومدهXD
جناب خنثیXD
(اکوتاگاوا)
XD


وقا بعد از سالیان ال کراشی برا خود زدم
نمیگم خودتون حدس بزنید 
من فقط به یک نفر گفتم 
که اونم خودش مدونه کیه
پس خواهشنا چزی نگه
خب منتظرتون هستم
چایزم نداره فقط یه چالشه
خب این عکسم مال خودتون مال خودتون ^^

بدبخت چویاXD


چیواااااااا
یه سوال داشتم 
میگم چطوری دازای از چویا متنفره که توی فصل 2 قسمت 9 بهش میگه رفیق 
این سومین دوریه که دارم بانگو رو میبینم XD 
لعنتی عالیه 
و در همین 3 دور نزدیک بود غش کنم 
از بس کراشام اومدن XD
( وی با همین انیمه اوتاکو شده ●-●)
منتظر جواب سوالم هستم ●-●
جانه


=\\\\\\\\\\
امان از دستت چویا=\\\\
باز رفتی بد اموزی یاد بچه مردم دادی=\\\\
حالا این  واقعا دیگه هیچی=\\\
 خنثی جان از تو دیگه بعیده XD(اکوتاگاوا)
تو که بلد نیستی ادامس فوت کنی چرا از چویا ادامس گرفتیXD
نگا الان یه  خرابکاری عظیمی کردید=|||||
دازای الان نفله تون کنه خوبه؟XDDD
 جرررررر خدایاااااXD
کاش بجای اکو بودم میتونستم قیافه دازای رو تو اون لحظه ببینمXD
چویا رو=|
همون بهتر همون خالت بمونیXD
و حتما حتما بد اموزی بعدی چویا رو اتسوشیه-_-‌
اکو جان=|||
تو هم یادبگیر انقدر از کسی تقلید نکنیXD
عهههXD
خداییش خودم ۳ ساعت بی وقفه فقط به این کمیکه خندیدم:////



هایییییی
پس از قرنی اومدم پست بذارمXD

آقا به خدا داستان رو مینویسم اینقدر نیاید بپرسید جان منXD
فعلا درس دارم بعد رول پلی هم زیاد بازی میکنم و کلی چیز میز دیگر:)

بعدا میخوام ی سری توییت بانگو بذارم خیلییییی خنده داره لامصبXD
ولی فعلا همینارو داشته باشید یعنی بانگو در فستیوال ورزشی
جدیدا اینا داره ازشون میادXD

خیلی قشنگن لعنتیXD
چرا اوداساکو همه جا نقش مدیر یا مربی دارهXD
دازای جونننن*^*
عین همیشهXD
چویا و یکیدا افتادن دنبال دازای
وایییییییییی ننه*^*
اکوتاگاوااااااااااا
بکش بکش میتوانی*^*
خودایااااا
اینم اتسوشی^^
افریننننن
یکیدا *^*
اینم کیوکا جون:)
بازم اکووووووووووو واییییییییی الا غش میکنممممممم
چقدر خوشگلهههههههه*^*
وی خون مماخ میشود*


خب فعلا همینا اومده:)
بقیشونم اومدن میذارم*^*
خیلی باحاله^^

فعلا

سلام
اومدم معرفی داستانم رو بذارم و برم

نام: سگ های ولگرد بانگو خب اصلشه. اسم اینم (سر در گم!) هست
موضوع کلی: همون بانگوعه با چند تا شخصیت جدید که دوستای منن با اجازه و یه سری چیزایی که در طول داستان می فهمید الان بگم لو میره. فقط در این حد میگم که شخصیت های خشک و جدی ای که ما می شناسیم قراره اعضای خانواده جدیدی پیدا کنن و همین باعث میشه که ما چیزی بیشتر از یه انسان خشک و بی اعصاب ازشون ببینیم، شخصیت های عادی هم همین طور؛ قراره عصبانیت شخصیت های همیشه خندان و شاد رو ببینیم. این داستان فراز و نشیب های زیادی  رو توی خودش جا داده. 
ژانر: رمانتیک(یکم)، اشک درار، طنز

سلام
اومدم با چند تا تعوری در مورد قسمت ویژه beast
میگن که بخش هایی از این ویدیو واقعیه
کلیک
اول از همه اون خبر رو میگم
ما دیدیم که اوداساکو توی عکس هایی که از این قسمت وجود داره هست و توی این ویدیو هم هست 
ما اولین چیزی که به ذهنمون می رسه اینه که اوداساکو بر میگرده
تا حالا به این توجه کردین که ممکنه دازای بمیره؟ چون اوداساکو رو فقط پیش دازای میبینیم نه کس دیگه ای
و توی یه بخش هم میبینیم که دازای مثل تیتراژ فصل اول خودشو از یه ساختمون پرت میکنه پایین و به احتمال نود درصد میمیره و همین اتفاق ناگهانی باعث تغییر شخصیت ها میشه!
آکوتاگاوا از کُتِش دست میکشه، آتسوشی که دازای رو خیلی دوست داشت وحشی میشه، چویا مهربون میشه و.
احتمالش خیلی زیاده چون دازای اوسامو واقعی هم خودکشی کرد و مرد! ممکنه این انیمه از روی واقعیت باشه با تغییراتی کوچیک!
تصورش سخته واقعا
من که بعد از سه ساعت گریه هنوز با بغض این متن رو مینویسم!

سلاااام
از 8 روز قبل هالوین اومدم تبریک بگم^^
هالوین امسال یانگو خیلی خوبهههه*^*
بلهههه
سال پیش هر کدوم ی چیز بودن
امسال همشون ست خون اشام زدننن*^*
اکو بیا خون منو بخور*-* XD

اوکی
اول دو عد میکس میبینیم^^

بلی این میکسی در بالا دیدین از همشون بود^^
ی دونه هم هست فقط از دازای و چویا و اکوتاگاوا اتسوشی
اینم خیلی قشنگه*^*

ووویییییی
وی خون مماخ شده*
جذابان عالم*^*

خاب حالا  عکس این ستشون^^


ووووییییییی اکو جووووون*^*

اینم رانپو*^*چه جیذاب
چوچویییییحدس میزدم کلاه دارهXD
دازای نیز خوب شدهXD
یکیدا سال پیش هم خون اشام بود
و اینم اتسوشی^^


خاب دیگهتومام شدXD
هالوین هپی مپی باااادXD
کاش ما هم هالوین داشتیمXD


سلام برو بچ
ی چی اوردم به اسم توییت بانگوXD
خیلیییی باحالنXDخیلی خنده دارهههXD
زیادم هست این نصفش هم نی
اگه بازم میخواید فقط باید کامنت کنید^-^

دازای : ﺩﺳﺘﺖ ﮐﻪ ﺑﻠﺮﺯﺩ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﯽ ﭘﺎﯾﺖ ﮐﻪ ﺑﻠﺮﺯﺩ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﯿﺮﻭﯼ
چویا : اوه بیبچه رمانتیک 
دازای : ﺩﻟﺖ ﮐﻪ ﺑﻠﺮﺯﺩ ﺍﺳﻬـــﺎﻝ ﺩﺍﺭﯼ ، ﺍﺳﻬــــــﺎﻝ ! ﺍﻟﮑﯽ ﻓﺎﺯ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺑﺮ ﻧﺪﺍﺭ …
چویا : گمشو 
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌●●●●
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دازای : دیشب پلیس جلوی ماشینمو گرفت
 به پلیس خیلی جدی گفتم:
میدونی من کیم؟
گفت: کی هستی؟
گفتم: یعنی واقعا نمی دونی؟
رنگش زرد شد؛ گفت: نه،کی هستی مگه؟


گفتم:
من یه پرندم، آرزو دارم، تو یارم باشی…!
جریمم نکرد!
اشک تو چشاش جمع شد،‌فقط‌ گفت‌ قرصاتو ‌سروقت‌ بخور 
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌●●●●
چویا بگو ببینم، اگه توی خیابون یه نفر یه حیوانی رو گرفته و داره می زنه، و تو بری جلو و از این کارش ممانعت کنی، به این کار چی می گن؟
دازای : ام.حس حیوون دوستی   
چویا : غلطه.جواب حس حس برادری
دازای :
●●●●
گزارشگر تلویزیون از دازای میپرسه :

چرا بدون ماسک اومدی ؟

دازای جواب میده:

والا به خدا فکر نمی کردم که شما الان اینجا باشی‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
●●●●
فرانسیس : ده تمرین برای افزایش شادی


۱۰- پول
نه تای دیگه ش جواب نمیده،
من عمل کردم نشد شما فقط به پیشنهاد دهم عمل کنین‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
●●●●
دازای : ﺩﯾﺸﺐ ﮐﻒ ﭘﺎﻣﻮ ﭘﺸﻪ ﺯﺩﻩ .
ﺁﺧﻪ ﯾﮑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﻪ ﺣﯿﻮﻭﻥ آخه بیشعور
ﺍﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﻧﯿﺶ ﺯﺩﻥ ﺑﻮﺩ؟؟؟؟

3 ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻣﯿﺨﺎﺭﻭﻧﻢ
ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ 
چویا هی میگه زهر مار
●●●●
دازای با نشستن و غصه خوردن چیزی درست نمیشه !!




پاشو یه یا علی بگو و خودکشی کن
●●●●
دازای : ‏یه بار رفتم سگ بگیرم طرف گفت حتما هفته ای 3 بار باید مسواک بزنید براش
چویا : گفت جناب این خودش هفته ای یه بار مسواک نمیزنه
●●●●
فئودور : 
همیشه بچگیام دوس داشتم وقتى گریه میکنم کامویی بغلم کنه و بگه :

هیششش . 
من دوستت دارم عزیزم 
ناراحت نباش نازنینم 

اما متأسفانه همیشه میگفت :




خفه شو تا ندادم نون خشکى ببردت
●●●●
چویا : آدم بره یه زیر پله کوچک با کسی که دوستش داره زندگی کنه اون خونه براشون میشه خونه لاکچری.
دازای  : آره اگه جفتتون شیشه زده باشن
چویا :
●●●●
دازای : 
به چویا میگم : لایک به غذات

میگه لایک تو هفت جدو آبادتو اون عمه هات 
نمک نشناس ، حیف اون غذایی که واست میپزم

فک کنم نباید شصتمو میگرفتم سمتش
●●●●
* بچه ی چویا و دازای روی شکم چویا میشینه *  
 بچه :  بابا چقد شکمت گنده ست چی توشه؟
 چویا : * عصبانی * 
چویا : گوهه بابا گوه!
بچه : * تعجب * 
بچه : واقعا خب بابایی چرا اینهمه گوه خوردی؟
دازای : * از خنده زمین رو گاز میزنه *
●●●●
فئودور : لوازم آرایشی یه ذره دیگه گرون بشه حقایق زیادی آشکار میشه 








اون وقته که ما آقایون تو بیومون مینویسیم ، پیوی ممنوع
●●●●
دازای : ‏پسرا چجوری دخترا بهتون پیام میدن خیلی ریلکس جوابشونو میدید من ی بار ی دختر اشتباهی بهم پیام داد از ذوق ی جوری باهاش حرف زدم که قسم میخورد پسرم با اکانت دختر اومدم شارژ بگیرم بیا اینم شمارم
●●●●
دازای : ‏چطوری‌ مجردی زندگی میکنید؟ من وقتی به خانوادم گفتم میخوام خونه مجردی بگیرم چویا رو خودش چنگ مینداخت میگفت خدایا این اسکول کی بود گیر ما انداختی
●●●●
شیبوساوا : وقتی تو سریالای ایرانی ، شماره تلفنو ناقص میگن .

احساﺱ میکنم همه مردم گوشی به دست منتظرن بازیگره شماره رو بگه و زﺍﺭت تماس بگیرن

که با تدبیر کارگردان تیرشون به سنگ میخوره
●●●●
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نیکولای : تو میتونی با کوچیکترین حرکتی یه مادر ایرانی رو راضی کنی واست بره خواستگاری دخترخالت ولی اگه خودتم بکشی دختر عمت یکیه مثل اون مامانش
●●●●
دازای : کجای راهو اشتباه رفتیم که خاصیت یه فوت ایرانی از بین رفت ؟
●●●●
فئودور : اگر فیلم زندگی منو بسازن باید هر 30 ثانیه یه سس ماست پخش کنن
از بس که زندگی پر پند و اندرزی دارم
●●●●
دازای : یکی از فانتزیام اینه که برم خارج کشور روانشناس شم بعد هرکی افسرده بود بهش بگم تو که توی خاورمیانه زندگی نمیکنی پس خفه شو
●●●●
دازای : ترجیح میدم زیر کولر بشینم و به چویا که رفته سر قرار فکر کنم تا اینکه برم سر قرار و به کولر فکر کنم
●●●●
دازای : * عکس چویا رو روی پروفایلش میزاره * 
چویا : * مسیج دادن * 
چویا : حرومی باز ماشینو به کجا مالیدی ؟
دازای : شیبوساوا با ۲۸ سال سن نوشته

"اگه دوباره به دنیا بیام بازم اردیبهشت ماهی بودن رو انتخاب میکنم"


داداش مث که هنوز در جریان فرآیند تولد و تولید مثل و این داستانا نیستی!

به دنیا اومدن ما دست خودمون نیستش که، باید ببینیم لک لکا کی پیاده مون میکنن
●●●●
تاچیهارا: بزرگترین درد زندگی چیه ؟ بی پولی ؟ شکست عشقی ؟ تصادف کردن و شکسته شدن استخوان ؟



نه بابا بزرگترین درد زندگی اینه بری خونه هیروتسو و اشتباها تو لیوانی که هیروتسو دندون مصنوعی هاشو میذاره برا خودت چایی بریزی و بخوری … ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
●●●● ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌     ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شیبوساوا : لامپ دستشویی مون سوخته بعد فئودور به جاش یه لامپ با نور قرمز گذاشته لعنتی شبیه فیلم ترسناکه
همش انتظار داری یکی از پشت سر بهت حمله کنه

یه آرامش تو دستشویی هم از من گرفتن
●●●●
چویا : ‏دیشب به دازای گفتم یجوری رفتار کن مهمونا بفهمن دیگه باید پاشن برن. چای داغو‌ ریخت پشتم شروع کردم جیغ و داد کردن بعد گفت آخ آخ باز این قرصاشو نخورده الان وحشی میشه:))) شما برید
●●●●
فرانسیس : ‏وقتی مریض میشم با ارزشترین چیز دنیا رو سلامتی میدونم




بعد از اینکه خوب شدم نظرم دوباره به پول تغییر میکنه
●●●●
دازای : ‏دیشب رفتم مثل فیلم خارجیا توی اتاق چویا قبل خواب بهش گفتم چویای عزیزم  شب بخیر
گفت اوهو، چه گه خوریا.
●●●●
دازای : خواستم چویا امتحان کنم از خط اتسوشی بهش زنگ زدم 


گفتم :شوهرتو گروگان گرفتیم یک میلیون بده تا آزادش کنیم!!! 

چویا گفت: دو میلیون میدم شماره کارت بانکیش و ازش بگیرین بعد خفش کنید، جنازشم بسوزونید!!
چویا که نیست، سلسله جبال احساساته
●●●●
نیکولای : از فرودگاه اومدیم بیرون. دست کامویی رو فشار دادم و گفتم : ددی ددی چقدر اینجا اینترستینگه!
زد پس کلم گفت نیکولای مث آدم حرف بزن، ما فقط رفتیم فئودور رو برسونیم فرودگاه مهرآباد.








و تومامXD
اقا خیلیییییی خوب بودXD

آخرین جستجو ها

ثبت شرکت مسئولیت محدود - ثبت فوری شرکت مرجع آموزشی کشور پژوهش سرای دانش آموزی نواندیشان ، ناحیه 2 خرم آباد pheotentehar دلنوشته های امینی عارف Asa's style پک ای استثنایی و فوق العاده برای پول در آوردن از اینترنت p24 : تحلیل، نقد و بررسی، آموزش و اخبار بلاکچین، ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی ❤️Ladyblog❤️ Raul's style